در مراسم افتتاحیه پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت، بهترینهای ۴۰ سال سینمای مقاومت تجلیل شدند و جایزه بهترین بازخوانی بخش مهمی از تاریخ انقلاب اسلامی به «جواد موگویی» برای کارگردانی فیلم مستند «نیمه شب ۲۴ آوریل» رسید. این مستند به بخشی از تاریخ انقلاب اشاره دارد که تاثیر آن تا امروز در سیاست بینالمللی جمهوری اسلامی وجود دارد، اما در عرصه هنر هنوز برداشت جامعی از آن ارائه نشده است، جواد موگویی درباره اتفاق نیمه شب ۲۴ آوریل توضیح میدهد.
نیمه شب ۲۴ آوریل، برای آنهایی که حوصله تطبیق تاریخ را ندارند، کمی ناآشناست، خودتان بگویید در آن شب چه اتفاقی افتاده؟
۲۴ آوریل، میشود پنجم اردیبهشت ماه که در نیمه شب آن روز نیروهای امریکایی وارد صحرای طبس شدند تا از طریق آن گروگانهای سفارت امریکا در تهران را آزاد کنند. ما در این مستند به این حادثه و اتفاقات بعد از آن پرداختهایم؛ اینکه عملیات از کجا شروع شد، چه اهدافی را دنبال میکرد، طراحی آن چطور بود و اگر از طبس عبور میکردند، عوامل ایرانی قرار بود چطور به کمک آنها بیایند.
این حادثه با طوفان شن و شکست امریکاییها به پایان میرسد، اما انگار تازه در مستند «نیمه شب ۲۴ آوریل» حوادث قرار است بعد از طوفان را نشان دهد!
یکی از مواردی که به آن پرداختهایم این است که چرا بعد از طوفان شن و رفتن امریکایی ها، آثار به جا مانده از آنها از سوی هواپیماهای ایرانی بمباران میشود. از اینجاست که داستان مستند شکل جالبی به خود میگیرد و ما سراغ بررسی اسناد سفارت امریکا و اسناد مربوط به ارتباط بنیصدر با امریکاییها میرویم.
فکر نمیکنید حادثهای به مهمی تسخیر سفارت و واقعه مهم طبس، خیلی زودتر از اینها باید بازشناسی میشد؟
وقتی من که متولد ۶۴ هستم درباره این حادثه مستند میسازم شما باید عمق فاجعه را ببینید، یعنی من درباره اتفاقی مستند ساختهام که پنج سال قبل از تولد من رخ داده است و کسی تا حالا سراغ آن نرفته! من به عنوان بچه دهه ۶۰ باید حداکثر درباره اتفاقات دهه ۷۰ و ۸۰ مستند بسازم نه اتفاقی که در اول انقلاب رخ داده است.
بگذارید سؤال را اینطور بپرسم که چرا تا قبل از شما، مستندسازان سراغ این موضوع مهم نرفتهاند؟
نه تنها درباره حادثه حمله امریکا به طبس بلکه درباره خیلی از موضوعات مهم انقلاب تا به حال کاری نشده، درباره اتفاقاتی مانند مک فارلین، قبول قطعنامه، کودتای نوژه و کودتای قطب زاده هم هیچ کاری انجام نشده، حتی ما کتاب هم درباره این موضوعات نداریم یا خیلی کم متن پژوهشی داریم.
ضعف پژوهش به کمکاری نهادها باز میگردد یا اصلاً محقق تاریخ پژوه که تخصصی درباره انقلاب اسلامی کار کند، نداریم؟
کار پژوهشی نداریم و تا پژوهش خوبی نباشد، فیلمساز نمیتواند درباره آن تولید اثر داشته باشد. ضعف پژوهش هم به این باز میگردد که اصلاً کار پژوهشی چندانی نداریم. نهادهای مختلفی مانند موسسه تاریخ معاصر، حوزه هنری و مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد که بعضاً موازی کاری هم میکنند و فعالیتهای ارضی هم دارند، اما در نهایت کار پژوهشی چشمگیری از آنها نمیبینیم. به خاطر این فیلمساز مجبور میشود خودش کار پژوهشی انجام دهد. پژوهش تاریخی هم زمانبر و سخت است و همین باعث میشود خیلی از فیلمسازها ترجیح دهند اصلاً سراغ مستند تاریخی نروند. هم اکنون تقریباً همه شخصیتهای ردیف اول انقلاب اسلامی از دنیا رفته و دسترسی به آنها مقدور نیست و نمیتوان به راحتی مصاحبه گرفت.
مستندسازهای جوانی که همسن و سال خودتان هستند شروع به ساخت مستند درباره تاریخ انقلاب کردهاند، میشود امیدوار بود با تلاش آنها کمبودهای ۴۰ ساله درباره مستندسازی انقلاب از بین برود؟
امکانش هست، اما باید به آنها کمک شود. باید منابع پژوهشی را در اختیار آنها قرار داد. فیلمساز باید به اسناد دسترسی داشته باشد و پیش از وی یک پژوهشگر آنها را جمع آوری کرده باشد. در اینجا فیلمساز خودش باید همه کار پژوهش را انجام دهد که از توان خیلیها خارج است.
طرف دوم ماجرای حمله به طبس، امریکاییها هستند، آنها چقدر درباره این حادثه کار انجام دادهاند؟
میشود گفت: حداقل ۲۰ جلد کتاب درباره این ماجرا منتشر شده و دهها مستند و فیلم سینمایی ساختهاند، آنها به تاریخ اهمیت زیادی میدهند، اما به طور کلی ما شرقیها چندان توجهی به تاریخ نداریم.
از مستندات امریکایی در مراحل پژوهش مستند «نیمه شب ۲۴ آوریل» استفاده کردهاید؟
بله، بسیاری از تصاویر آرشیوی را از منابع امریکایی و تا حدی فرانسوی جمع آوری کردیم.
چقدر زمان صرف پژوهش این مستند شد؟
حدود دو سال صرف مراحل پژوهش شد و همزمان با مستند «نفوذی» را هم پیش بردم.
به مستند «نفوذی» اشاره کردید که آن هم درباره تاریخ معاصر است، میتوان گفت: با توجه به کارنامه مستندسازیای که دارید، متخصص ساخت مستند تاریخ انقلاب شدهاید، یک مستندساز موفق برای ساخت مستند تاریخی درباره حوادث انقلاب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
مهمترین بحث داشتن سواد سیاسی است. ما افرادی را که سواد تاریخی و سیاسی داشته باشند خیلی کم داریم. مشکل اصلی ما این است که نویسندهها و کارگردانهای ما روی مسائل سیاسی و تاریخ انقلاب اسلامی سوار نیستند برای همین نمیتوانند تحلیل درستی از وقایع داشته باشند.
ارسال نظر